نحوه و موارد انحلال شرکتهای تجاریReviewed by حق جو on Dec 10Rating: نحوه و موارد انحلال شرکتهای تجاریاگرچه شخص حقوقی، از اجتماع اشخاص حقیقی برای نیل به یک هدف مشخص تشکیل میشود اما این موجود حقوقی که ممکن است در قالب شرکت، موسسه، گروه یا هر عنوان دیگری تشکیل شود، روزی باید به کار خود پایان دهد
نحوه و موارد انحلال شرکتهای تجاری
اگرچه شخص حقوقی، از اجتماع اشخاص حقیقی برای نیل به یک هدف مشخص تشکیل میشود اما این موجود حقوقی که ممکن است در قالب شرکت، موسسه، گروه یا هر عنوان دیگری تشکیل شود، روزی باید به کار خود پایان دهد و آن روز، روز مرگ یا پایان شخصیت حقوقی محسوب میشود.
«شخص حقوقی» از اجتماع اشخاص حقیقی تشکیل میشود و موجودی فرضی است. اشخاص حقوقی به دو دسته اصلی تقسیم میشوند: اشخاص حقوقی حقوق خصوصی مثل شرکتهای تجاری و اشخاص حقوقی حقوق عمومی مثل سازمانهای دولتی، دولت، شهرداریها، وزارتخانهها و مؤسسههای انتفاعی دولت.
شرکتهای تجاری همانند دیگر اشخاص حقوقی حقوق خصوصی، با انحلال به پایان عمر خود میرسند که در این زمینه باید گفت انحلال ممکن است به صورت اجباری یا اختیاری باشد.
با پایان یافتن شخصیت شخص حقوقی، او دیگر نمیتواند طرف معامله واقع شده و دارای حق و تکلیف شود.
البته لازم به ذکر است که اگر یک شخص حقوقی به پایان حیات خود برسد، بلافاصله نابود نمیشود بلکه تا زمانی که مراحل انحلال سپری شود، به اندازهای که بتوان کارهای ضروری را برای انحلال انجام داد، شخصیت حقوقی باقی میماند.
شرکتهای تجاری همانند دیگر اشخاص حقوقی حقوق خصوصی، با انحلال به پایان عمر خود میرسند که در این زمینه باید گفت انحلال ممکن است به صورت اجباری یا اختیاری باشد.
با پایان یافتن شخصیت شخص حقوقی، او دیگر نمیتواند طرف معامله واقع شده و دارای حق و تکلیف شود.
البته لازم به ذکر است که اگر یک شخص حقوقی به پایان حیات خود برسد، بلافاصله نابود نمیشود بلکه تا زمانی که مراحل انحلال سپری شود، به اندازهای که بتوان کارهای ضروری را برای انحلال انجام داد، شخصیت حقوقی باقی میماند.
موارد انحلال شرکتهای سهامی
شرکتهای سهامی که به دو نوع سهامی عام و سهامی خاص تبدیل میشوند، به دلایل مختلف به پایان حیات خود میرسند.
وقتی شرکت، موضوعی را که برای آن تشکیل شده است، انجام داده یا انجام آن غیرممکن شده باشد، منحل میشود بنابراین اگر شرکتی برای موضوع خاصی تشکیل شده باشد و این موضوع محقق شود، شرکت به پایان حیات خود میرسد.
البته معمولاً شرکتها برای جلوگیری از چنین اتفاقی موضوع شرکت را «عام» عنوان میکنند. همچنین اگر موضوع شرکت به علت وقوع امور خارج از توان اشخاص متعارف یا تحت تأثیر رویدادهای پیشبینینشده، غیرممکن شود، شرکت به پایان عمر خود میرسد.
اگر مؤسسان شرکت سهامی، آن را برای مدت معینی تشکیل داده باشند و آن مدت به پایان برسد شرکت به پایان عمر خود رسیده است؛ مگر اینکه مدت فعالیت قبل از انقضا، تمدید شده باشد.
ورشکستگی دلیل دیگری است که میتواند پایان عمر شرکت را بهدنبال داشته باشد؛ البته انحلال شرکت در نتیجه ورشکستگی تشریفات خاص خود را دارد که در بخش ورشکستگی قانون تجارت، به صورت مفصل بیان شده است.
یکی دیگر از دلایلی که ممکن است منجر به پایان عمر یک شرکت شود، تصمیم مجمع عمومی فوقالعاده در خصوص انحلال شرکت است. انحلال شرکت به صورت داوطلبانه بدون دخالت دادگاه یا بدون ورود به روند ورشکستگی، طبیعیترین و کمهزینهترین شیوه پایان دادن به حیات شرکت سهامی بهشمار میآید.
اتخاذ چنین تصمیمی، صرفا در صلاحیت مجمع عمومی فوقالعاده است و هیچ مقام و رکن دیگری در شرکت سهامی عام یا خاص نمیتواند چنین تصمیمی بگیرد.
حکم قطعی دادگاه هم ممکن است به انحلال شرکت منجر شود. منظور از حکم قطعی، حکمی است که مراحل تجدیدنظر را سپری کرده باشد یا بدون تجدیدنظرخواهی و با سپری شدن مهلت تجدیدنظر قطعی شود.
وقتی شرکت، موضوعی را که برای آن تشکیل شده است، انجام داده یا انجام آن غیرممکن شده باشد، منحل میشود بنابراین اگر شرکتی برای موضوع خاصی تشکیل شده باشد و این موضوع محقق شود، شرکت به پایان حیات خود میرسد.
البته معمولاً شرکتها برای جلوگیری از چنین اتفاقی موضوع شرکت را «عام» عنوان میکنند. همچنین اگر موضوع شرکت به علت وقوع امور خارج از توان اشخاص متعارف یا تحت تأثیر رویدادهای پیشبینینشده، غیرممکن شود، شرکت به پایان عمر خود میرسد.
اگر مؤسسان شرکت سهامی، آن را برای مدت معینی تشکیل داده باشند و آن مدت به پایان برسد شرکت به پایان عمر خود رسیده است؛ مگر اینکه مدت فعالیت قبل از انقضا، تمدید شده باشد.
ورشکستگی دلیل دیگری است که میتواند پایان عمر شرکت را بهدنبال داشته باشد؛ البته انحلال شرکت در نتیجه ورشکستگی تشریفات خاص خود را دارد که در بخش ورشکستگی قانون تجارت، به صورت مفصل بیان شده است.
یکی دیگر از دلایلی که ممکن است منجر به پایان عمر یک شرکت شود، تصمیم مجمع عمومی فوقالعاده در خصوص انحلال شرکت است. انحلال شرکت به صورت داوطلبانه بدون دخالت دادگاه یا بدون ورود به روند ورشکستگی، طبیعیترین و کمهزینهترین شیوه پایان دادن به حیات شرکت سهامی بهشمار میآید.
اتخاذ چنین تصمیمی، صرفا در صلاحیت مجمع عمومی فوقالعاده است و هیچ مقام و رکن دیگری در شرکت سهامی عام یا خاص نمیتواند چنین تصمیمی بگیرد.
حکم قطعی دادگاه هم ممکن است به انحلال شرکت منجر شود. منظور از حکم قطعی، حکمی است که مراحل تجدیدنظر را سپری کرده باشد یا بدون تجدیدنظرخواهی و با سپری شدن مهلت تجدیدنظر قطعی شود.
پایان فعالیت شرکتهای با مسئولیت محدود
بعد از شرکتهای سهامی، محبوبترین شرکت برای فعالان اقتصادی، شرکتهای با مسئولیت محدود است؛ چون میزان مسئولیت شرکا در این شرکت محدود به «آورده» آنها است و معمولاً کسب و کار در قالب این شرکتها، بر دیگر انواع شرکتهای تجاری ترجیح دارد.
موارد انحلال شرکتهای با مسئولیت محدود به شرح ذیل است:
در صورت تصمیم عدهای از شرکا که سهمالشرکه آنها بیش از نصف سرمایه شرکت باشد، شرکت با مسئولیت محدود منحل میشود.
شرکایی که سهمالشرکه آنها در شرکت با مسئولیت محدود از نصف سرمایه شرکت بیشتر است، به اندازهای قدرت دارند که میتوانند تصمیم به انحلال شرکت بگیرند.
در صورتی که به واسطه ضررهای وارده، نصف سرمایه شرکت از بین برود و یکی از شرکا تقاضای انحلال کند و دادگاه دلایل او را موجه تشخیص بدهد و سایر شرکا حاضر نباشند، شرکای غایب، سهمی را که در صورت انحلال به شریک مزبور، تعلق میگیرد، باید پرداخت و او را از شرکت خارج کنند. در صورت فوت یکی از شرکا، اگر به موجب اساسنامه پیشبینی شده باشد، شرکت با مسئولیت محدود منحل میشود. در برخی از شرکتهای با مسئولیت محدود، چون حضور یکی از شرکا اهمیت زیادی دارد، ممکن است در اساسنامه شرط شود که با فوت او به عمر شرکت هم خاتمه داده شود.
چنین موضوعی در شرکتهای با مسئولیت محدود عجیب نیست چون معمولاً این شرکتها به صورت خانوادگی یا میان چند دوست و آشنا برای فعالیت تجاری تشکیل میشود.
موارد انحلال شرکتهای با مسئولیت محدود به شرح ذیل است:
در صورت تصمیم عدهای از شرکا که سهمالشرکه آنها بیش از نصف سرمایه شرکت باشد، شرکت با مسئولیت محدود منحل میشود.
شرکایی که سهمالشرکه آنها در شرکت با مسئولیت محدود از نصف سرمایه شرکت بیشتر است، به اندازهای قدرت دارند که میتوانند تصمیم به انحلال شرکت بگیرند.
در صورتی که به واسطه ضررهای وارده، نصف سرمایه شرکت از بین برود و یکی از شرکا تقاضای انحلال کند و دادگاه دلایل او را موجه تشخیص بدهد و سایر شرکا حاضر نباشند، شرکای غایب، سهمی را که در صورت انحلال به شریک مزبور، تعلق میگیرد، باید پرداخت و او را از شرکت خارج کنند. در صورت فوت یکی از شرکا، اگر به موجب اساسنامه پیشبینی شده باشد، شرکت با مسئولیت محدود منحل میشود. در برخی از شرکتهای با مسئولیت محدود، چون حضور یکی از شرکا اهمیت زیادی دارد، ممکن است در اساسنامه شرط شود که با فوت او به عمر شرکت هم خاتمه داده شود.
چنین موضوعی در شرکتهای با مسئولیت محدود عجیب نیست چون معمولاً این شرکتها به صورت خانوادگی یا میان چند دوست و آشنا برای فعالیت تجاری تشکیل میشود.
انحلال شرکتهای تضامنی و نسبی
شرکتهای تضامنی و نسبی با وجود تفاوتهایی که با هم دارند، به دلیل مسئولیت سنگینی که برای شرکایشان به همراه میآورند، به هم شبیه هستند. معمولا صرافیها و طلافروشیها از این قالب شرکتی استفاده میکنند تا اعتماد مشتریان خود را بیشتر جلب کنند اما حیات این شرکتها نیز روزی به پایان میرسد.
شیوههای انحلال این دو شرکت یکسان بوده و به شرح ذیل است؛
۱- در صورت تراضی تمام شرکا: شرکتهای تضامنی و نسبی را نمیتوان بدون رضایت تمامی شرکا منحل کرد بنابراین باید رضایت همه شرکا وجود داشته باشد تا عمر این شرکتها به پایان برسد.
۲- قانون راه استثنایی ایجاد کرده است که بر اساس آن، رضایت یک شریک، در صورتی که به حکم دادگاه ضمیمه شود، شرایط انحلال یک شرکت را فراهم میکند بنابراین در صورتی که یکی از شرکا به دلایلی، انحلال شرکت را از محکمه تقاضا کند و محکمه آن دلایل را موجه بداند و حکم به انحلال بدهد، عمر شرکت نسبی و تضامنی به پایان میرسد.
۳- همچنین در صورت فسخ یکی از شرکا، شرکتهای تضامنی و نسبی منحل میشود.
۴- در صورت ورشکستگی یکی از شرکا: تنها در شرکتهای تضامنی و نسبی ممکن است ورشکستگی یک شریک منتهی به انحلال و پایان حیات شرکت شود البته در مورد ورشکستگی یکی از شرکا، انحلال وقتی صورت میگیرد که مدیر تصفیه به صورت کتبی، انحلال شرکت را تقاضا کند و از این تقاضا شش ماه بگذرد و شرکت، مدیر تصفیه را از تقاضای انحلال منصرف نکرده باشد.
۵- در صورت فوت یا محجوریت یکی از شرکا نیز شرکتهای نسبی و تضامنی به پایان حیات خود میرسند.
۶- انحلال به درخواست طلبکار شخصی شرکا: حتی طلبکار شخصی یکی از شرکای شرکت تضامنی یا نسبی هم ممکن است این شرکتها را به انحلال بکشاند و به عمر آنها پایان دهد.
شیوههای انحلال این دو شرکت یکسان بوده و به شرح ذیل است؛
۱- در صورت تراضی تمام شرکا: شرکتهای تضامنی و نسبی را نمیتوان بدون رضایت تمامی شرکا منحل کرد بنابراین باید رضایت همه شرکا وجود داشته باشد تا عمر این شرکتها به پایان برسد.
۲- قانون راه استثنایی ایجاد کرده است که بر اساس آن، رضایت یک شریک، در صورتی که به حکم دادگاه ضمیمه شود، شرایط انحلال یک شرکت را فراهم میکند بنابراین در صورتی که یکی از شرکا به دلایلی، انحلال شرکت را از محکمه تقاضا کند و محکمه آن دلایل را موجه بداند و حکم به انحلال بدهد، عمر شرکت نسبی و تضامنی به پایان میرسد.
۳- همچنین در صورت فسخ یکی از شرکا، شرکتهای تضامنی و نسبی منحل میشود.
۴- در صورت ورشکستگی یکی از شرکا: تنها در شرکتهای تضامنی و نسبی ممکن است ورشکستگی یک شریک منتهی به انحلال و پایان حیات شرکت شود البته در مورد ورشکستگی یکی از شرکا، انحلال وقتی صورت میگیرد که مدیر تصفیه به صورت کتبی، انحلال شرکت را تقاضا کند و از این تقاضا شش ماه بگذرد و شرکت، مدیر تصفیه را از تقاضای انحلال منصرف نکرده باشد.
۵- در صورت فوت یا محجوریت یکی از شرکا نیز شرکتهای نسبی و تضامنی به پایان حیات خود میرسند.
۶- انحلال به درخواست طلبکار شخصی شرکا: حتی طلبکار شخصی یکی از شرکای شرکت تضامنی یا نسبی هم ممکن است این شرکتها را به انحلال بکشاند و به عمر آنها پایان دهد.
نحوه و موارد انحلال شرکتهای تجاری
نحوه و موارد انحلال شرکتهای تجاری
نحوه و موارد انحلال شرکتهای تجاری
نحوه و موارد انحلال شرکتهای تجاری